در تعریف یادگیری گفته شده است که یادگیری، عبارت است از تغییرات نسبتاً دائمی در رفتار، که بر اثر تجربه و تمرین حاصل میشود.
اهمیت و ارزش یادگیری در نزد آدمیهنگامی نمایان میشود که ما را از تمام آنچه آموختهایم، محروم سازند؛ در این صورت، اگرچه از نظر فیزیولوژییک فردی بالغ و طبیعی خواهیم بود، اما از نظر مسائل روانی به دوره کودیک باز خواهیم گشت و در نتیجه از ادامه زندگی باز خواهیم ماند.
هر یک از ما به نحوی در فرایند یادگیری با مشکل مواجه هستیم. ممکن است که این مشکل به طور عمده و قابل ملاحظهای پدید نیاید؛ در آن صورت، با اصلاح روشها و از میان بردن مشکلات یادگیری، خود را به حد مطلوب میرسانیم.
وجود مشکل اساسی در فرایند یادگیری، امری است که به دلایل مختلف بروز میکند. در این مقاله میکوشیم تا شما را با برخی از آنها آشنا سازیم.
نداشتن هدف و انگیزۀ کافی برای یادگیری
هدف، ایجاد انگیزه میکند. وقتی هدف، متناسب با علاقهها، تواناییها و امکانات اجرایی یادگیرنده باشد، در او علاقه برای یادگیری به وجود میآورد. در بسیاری از مواقع، نداشتن هدفی مشخص، روشن، قابل دسترس و متناسب با یادگیرنده و امکانات اجرایی او، باعث میشود که یادگیری به خوبی انجام نشود. یادگیری به انگیزه نیاز دارد، و انگیزه، میل و رغبت برای رسیدن به یک هدف معین است.
هرچه انگیزه برای یاد گرفتن بیشتر باشد، فرد در راه رسیدن به آن هدف، کوشش و فعالیت بیشتری میکند؛ مثلاً نوجوانهایی را میشناسیم که در درس ریاضی ضعیف هستند و اطلاعات بسیار کمی درباره آن درس دارند؛ در حالی که در فعالیتی مانند فوتبال، وضع دیگری دارند و با علاقه و دقتی خاص، برنامههای فوتبال را دنبال میکنند و اطلاعات دقیق و وسیع آنها در این زمینه، تعجبآور است.
تفاوت میان معلومات درسی، مانند ریاضی، و فعالیتی مانند فوتبال، در ذهن این نوجوانان در این است که فوتبال، مورد علاقه و توجه آنهاست، حال آنکه درس مورد نظر، چنین علاقهای را در آنها ایجاد نمیکند؛ بنابراین، هنگامیکه انگیزه برای یاد گرفتن وجود داشته باشد، فرد در راه فراگیری آن کوشش میکند و در غیر این صورت، معمولاً درصدد یاد گرفتن برنمیآید و در این زمینه اقدامی نمیکند.
عدم توجه و دقت کافی به منظور آموختن
طبق مطالعات صورت گرفته در مراکز آموزشی، ییک از مسائلی که بسیاری از مربیان مطرح میکنند بیتوجهی یا بیدقتی دانش آموزان نسبت به مطالب آموختنی است.
کارشناسان تعلیم و تربیت، بیتوجهی یا بیدقتی را مهمترین علت یاد نگرفتن این افراد میدانند. برای اینکه شخص چیزی را به خوبی فهمیده و یاد بگیرد، باید ابتدا به آن توجه کند.
به طور کلی، هرچه بیشتر به چیزی توجه کنیم، بهتر آن را درک میکنیم. اشخاصی که دارای تواناییهای حسی (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و بساوایی) سالمیهستند و میتوانند آنها را به درستی به کار برند، اغلب به خاطر ندیدن یا نشنیدن چیزهایی که در محیط آنهاست، فرصتهایی را که برای یادگیری آنها فراهم شده است، از دست میدهند.
علت اساسی بروز این امر، در عدم توجه کافی به آن چیزی است که میخواهیم آ ن رایاد بگیریم. برای حل این مشکل باید بدانیم که چگونه یادگیرندگان به چیزی توجه میکنند، و از آن مهمتر اینکه چرا به چیزی توجه نمیکنند.
علتهای بیتوجهی
بیتوجهی به آن چیزی که میخواهیم آن رایاد بگیریم، علتهای زیادی دارد. در اینجا به شرح چند علت عمده آن میپردازیم:
الف: نبودن علاقه و انگیزه کافی: معمولا اشخاص به چیزی که بیشتر علاقه داشته باشند، بیشتر توجه میکنند. ییک از علتهای عدم توجه (دقت نکردن) به یک چیز، نداشتن علاقه لازم به آن است؛ از این رو، باید بدانیم که چگونه یادگیرنده را به آنچه که لازم است یاد بگیرد، علاقهمند کنیم.
ب: جالب نبودن محرک: در بسیاری از مواقع، مطالب درسی طوری مطرح میشود که توجه فرد را به خود جلب نمیکند؛ یعنی با این فراگیر مایل به یاد گرفتن مطالب درسی است، به خاطر جالب نبودن موضوع، یا اصلا به آن توجه نمیکند و یا آنکه پس از مدت کوتاهی، خسته و بیعلاقه به موضوع میشود.